زكزاكي غرق در خون به اتهام «شيعه بودن»
خانواده شیخ ابراهیم زکزاکی و 500 نفر از پیروان او را همچون خانواده و پیروان سیدعباس موسوی و شیخ راغب حرب قتلعام کردهاند به جرم اینکه عاشق خمینی هستند و برای این عشق هزینه میپردازند. خمینیّون تنها آنهایی هستند که مغضوب جبهه استکبار و تکفیرند و هزینه میپردازند نه آنها که ملک عبداللهها به نام «اخ» و برادر صدایشان میزنند و در «الجنادریه»ها میزبانیشان را میکنند و بورسیههای فرزندانشان را میپردازند و با جبهه رسانهای عبری و غربی و عربی در وقت لازم شارژ تبلیغاتیشان میکنند.
شیخ ابراهیم زکزاکی که عکس سینه دریده از گلوله و صورت خونآلود او در محاصره دژخیمان وابسته به آل یهود و آل سعود قلب هر بیننده با وجدان و غیرت را به درد میآورد، به تأسی از امام حسین(ع) جریمه یک روح بزرگ را میپردازد؛ «روح که بزرگ شد، تن را به زحمت میاندازد. آن پیکری که سیصد زخم برمیدارد و زیر سم اسبها لگدکوب میشود، جریمه یک روح بزرگ، جریمه یک حماسه، جریمه روح یک شهید را میپردازد». همه جا کربلا، همه جا نینواست. راست گفت «شیخمحمدمحمود توری» معاون شیخ زکزاکی که در جنایت اخیر به شهادت رسید؛ «جون غلام سیاه ماجرای کربلا، نشان بیعت آفریقا با امام حسین علیهالسلام است». زکزاکیها و توریها آخرین حجتهای خدا هستند که در نهایت مظلومیت، بشارت ظهور را میدهند. آنها گریبان هیچ یک از ما را رها نخواهند کرد، هرچند هیچ ادعا و توقعی نداشته باشند. منطق آنها همان است که سیدحسن نصرالله گفت. «لبیک یا حسین(ع) یعنی در معرکه حاضر باشی، هر چند تنها بمانی». اکنون همه جا کربلاست و دیگر گریزی از آن نخواهد بود؛ باید انتخاب کنی با حسین بمانی یا با یزید ببندی. اینجا بیطرف، با یزید است. ولعنالله امةً سمعت بذلک فرضیت به.
بهجرم عشق توام میکشند و غوغایی است
تو نیز بر لب بام آ که بس تماشایی است