برگزاری کرسی آزاد اندیشی با عنوان «رویکرد دین به موضوع جمعیت»
برگزاری کرسی آزاد اندیشی با عنوان «رویکرد دین به موضوع جمعیت»
کرسی آزاد اندیشی با عنوان «رویکرد دین به موضوع جمعیت» در روز دوشنه 94/01/24 در مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) و مدرسه علمیه حضرت زینب (سلام الله علیها) آران و بیدگل و با همکاری مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم و همچنین مدرسه علمیه فاطمه الزهرا (سلام الله علیها) آران و بیدگل برگزار گردید .
در ابتدا دبیر جلسه سرکار خانم یاسینی توضیحاتی در خصوص کرسی آزاد اندیشی و موضوع مورد بحث ارائه دادند و سپس استاد ارائه کننده مباحث ، سرکار خانم مدملی و در نهایت استاد ناقد سرکار خانم خدامی به ارائه مباحث خود پرداختند.
خلاصه سخنان دبیر جلسه :
سرکار خانم یاسینی یکی از دغدغه ای مقام معظم رهبری را ، پیری جمعیت دانسته و متذکر شدند که در این جلسه ما بر آن هستیم که به بررسی نظر اسلام در خصوص جمعیت بپردازیم ؛ در واقع می خواهیم ببینیم دین چه رویکردی نسبت به جمعیت دارد ؟ آیا اسلام تنظیم خانواده را قبول دارد یا نه ؟ آیا اسلام حقیقتا با افزایش نسل و فرزندان موافق بوده و تشویق های وارد شده در این زمینه به چه معناست ؟
خلاصه سخنان استاد ارائه کننده :
سرکار خانم مدملی در ابتدا ، دلیل پر رنگ شدن بحث جمعیت در این سالها را مورد بررسی قرار داده و گفتند : بعد از سر شماری سال 85 ، تفاوت فاحشی در خصوص جمعیت نسبت به سال های قبل هویدا شد و بحث های مختلفی از سوی کارشناسان در این زمینه مطرح گردید و توجه به پیامد های روند رو به کاهش جمعیت ، مورد توجه صابنظران مربوطه قرار گرفت و رئیس جمهور وقت نیز در این خصوص هشدار دادند و همچنین سازمان ملل نیز در خصوص وضعیت جمعیت در ایران گزارش قابل تاملی ارائه کرد و همه این موارد در کنار هم سبب توجه هر چه بیشتر به این موضوع گردید.
ایشان در ادامه مباحث خود متذکر شدند که ما به دنبال این هستیم که ببینیم آیا نگاه دین به جمعیت ، امر سلبی است یا ایجابی؟
آیا فرزند آوری امر مستحبی است یا امر جواز آن از آموزه های دینی قابل برداشت می باشد ؟
ایشان در این زمینه ضمن اشاره به آیات وارد شده در خصوص تقوا ، استغفار ، صدقه ، ربا، گناه ، شگر گذاری و ناسپاسی و نقش آنها در گشایش و عدم گشایش در روزی ، متذکر شدند که رازق بودن خداوند یک اصل مسلم است و تدبیر امور جهان در همه حال در دست خداست و سپس به ذکر آیاتی که دلالت کننده بر رزاق بودن خداست پرداختند تا ثابت کنند که نباید از ترس روزی مانع فرزند آوری شد .
سپس ایشان فرمودند که ما با دو دسته از آموزه های دینی اعم از آیات و روایات روبرو هستیم که یک دسته از آن به تشویق فرزند آوری پرداخته و نظر اسلام را موافق با افزیش نسل دانسته اند .و در مقابل با آموزه هایی سرو کار داریم که به مباحث تنظیم خانواده اشاراتی داشته و با افزایش نسل نخالفت نموده اند.
سرکار خانم مدملی به دلیل محدودیت وقت، موفق به ارائه آیات و روایاتی که افزایش جمعیت را ناپسند می دانستند ، نشدند و فقط به بررسی آموزه های دینی وارد شده در خصوص فرزند آوری پرداختند.
اولین اشکال مطرح شده توسط استاد ناقد :
سرکار خانم خدامی با توجه به توضیحات خانم مدملی ، گفتند درست است که تقوا و استغفار و دعا در رزق و روزی موثر است؛ ولی شاید در این روایات ، منظور از رزق ، رزق معنوی بوده نه رزق مادی ، مثلا استغفار و دعا ، رزق معنوی را زیاد می کنند .
سپس ایشان در ادامه این سوال را مطرح کردند که چرا اکثریت کفاراز نظر مالی در وضعیت خوبی بسر می برند و حال آنکه تقوا و اسغفار و … در زندگی آنها مشاهده نمی شود؟
آیا مواردی از قبیل دعا ، استغفار و … تاثیر تام دارند یا اینکه فی الجمله اثر دارند و ما می توانیم تحت تاثیر این امور ، سبک زندگی خودمان را تغییر بدهیم و زمینه جلب این رحمت ها را فراهم کنیم؟
پاسخ اولین اشکال ، توسط استاد ارائه کننده :
بسیاری از این آیات و روایات رزق مادی را اشاره کرده اند نه معنوی ، البته عوامل متعددی در رزق مادی موثر هستند که استغفار ، تقوا و دعا فقط بخشی از آنها بشمار می آید ؛ و علاوه بر این در بعضی از روایات ، افزایش مال و فرزند ، زمینه ای برای استدراج و ابتلای اقوام محسوب شده است و همچنین بنابر تصریح بعضی از روایات ، فقر در رسیدن به بعضی از مقامات خیلی موثر است و بعضی از ابتلائات دنیوی سببی برای از بین رفتن گناهان هستند.
جمع بندی دبیر جلسه از اشکال مطرح شده و پاسخ ارائه شده :
مبانی فکری اسلام ، همانطور که عوامل غیبی را در کنار عوامل مادی برای اداره جمعیت لازم دانسته ، با افزایش جمعیت هم مخالفی نداشته و حتی مویدات زیادی هم داریم که ثابت می کند هرچه جمعیت بیشتر ، بهتر ؛ چرا که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به جمعیت بیشتر فخر و مباهات می کند
دومین اشکال مطرح شده توسط استاد ناقد :
خانم خدامی در این زمینه بیان داشتند که شاید منع از بچه دارشدن ، فقط به خاطر مسئله رزق و روزی نباشد ، شاید دغدغه فرهنگی هم در این قضیه دخیل باشد. درواقع آیات و روایاتی که می گویند فرزند بیاورید ، مربوط به شرایطی می شود که انسان بداند فرزندش «لا اله الا الله گو» خواهد شد ؛ در حالی که در شرایط فعلی و با توجه به وضعیت فرهنگی جامعه کنونی، این سوال پیش می آید که آیا باز هم باید فرزند آوری کرد؟ آیا در این زمینه دلیلی وجود دارد ؟
پاسخ دومین اشکال ، توسط استاد ارائه کننده:
روایاتی داریم که به موضوع امید در امر فرزند آوری پرداخته و مشوقی بوده اند برای اینکه فرزندانی تسبیح گوی برای جامعه پرورش بدهیم . امید و انگیزه یک امر مطلوب در امر فرزند آوری است و منظور از این امید ، امیدی است که محرک افراد جامعه برای تلاش بیشتر باشد.
حال اگر ما ، هم امید داشتیم و هم در این زمینه تلاش کردیم و موفق نشدیم ، این هیچ اشکالی ندارد و ما بهره معنوی خود را از تلاشمان دریافت می کنیم .افراد مسلمان در بدترین حالت هم تسبیح گوی و «لا اله الا الله گو» هستند و اگر پدر و مادر به دیگر عوامل موثر هم دقت داشته باشند می توانند به سائر شرایط در سیر کمال فرزند هم برسند ؛ لذا نمی توانیم بگوییم چون به این شرایط نمی رسیم ، پس فرزند هم نمی آوریم. همین داشتن امید ، مطلوب و مورد پسند قرآن است .
توضیحات تکمیلی استاد ناقد :
بحث امید برای ایجاد انگیزه دینی خیلی مهم است. به هر حال ما یک سری تکالیفی داریم و کارهایی را هم انجام می دهیم و یک قسمت از آن دست ماست و قسمتی از آن هم دست خداست . اصل امیدوار بودن مفید است و ما بر اساس آن پاداش می گیریم . اما برای تربیت صحیح ، علاوه بر امید ، باید به آموزه های دیگر هم توجه داشته باشیم مثل لقمه حرام و …
پس علاوه بر امید ، به تلاشی که در این زمینه می کنیم هم ثواب مترتب می شود . با این امید اصل فرزند آوری حل می شود ولی من مسئولیت خودم را در برابر فرزند از دست نمی دهم و در انجام این مسئولیت یا موفق می شوم و یا اینکه شرایط اجتماعی به گونه ای است من را از رسیدن به نتیجه باز می دارد و من به این عوامل خارج از اختیارم تکلیفی ندارم.
پاسخگویی به سوال مطرح شده :
خانم خدامی در پاسخ به این سوال که «آیا ایمان حداکثری برای تربیت فرزندان کفایت می کند یا اینکه ایمان حداقلی هم قابل قبول است؟»، فرمودند : از ادله به دست می آید که اگر ایمان حداقلی را برای بچه هایمان امید داریم ، به همان اکتفا کنیم ، یعنی چیزی که برای بچه دار شدن از ما خواسته شده ، ایمان حداقلی است ؛ اما این دلیل نمی شود که ما هیچ تلاشی در این زمینه نداشته باشیم.
تجربه شخصی و میدانی ثابت کرده است که داشتن بیش از دو فرزند ، امر تربیت آنها را آسانتر می کند ؛ چرا که مادر ارزش ها را به فرزند اول منتقل کرده و در ادامه این فرزند اول است که می تواند وظیفه انتقال این ارزشها را به فرزند بعدی فراهم کند و این یعنی آسانتر شدن امر تربیت برای مادر . البته نمی توان نقش جامعه ، رسانه ها و آموزش و پرورش را نادیده گرفت و اینها به نوبه خود اثر گذار هستند ؛ اما بیشترین تاثیر مربوط به خانواده است و زمانی این تاثیر بیشتر می شود که تعداد اعضای آن بیشتر باشد. لذا می توان گفت داشتن فرزند هر چند با ایمان متوسط ، برای ایجاد انگیزه برای فرزند آوری کافی است.
نتیجه :
آموزه های اسلام با فرزند آوری نه تنها مخالف نبوده؛ بلکه در موارد متعددی بر آن تاکید هم کرده است و ترس از رزق و روزی و یا ترس از عدم تربیت صحیح ، دلیل بر این نمی شود که اقدام به فرزند آوری نکنیم ، چرا که رزق و روزی همه بندگان به دست خداست و در خصوص تربیت فرزندان هم ، اسلام از ما ایمان حداکثری نخواسته و ایمان حداقلی کفایت می کند؛ لذا لازم است هم امید به فرزند آوری داشته باشیم و در این زمینه تمام تلاش خود را بکنیم و هم اینکه محقق نشدن ایمان حداکثری ، ما را از داشتن فرزند بیشتر نا امید نکند.